بمب‌ساز محبوب در آغوش پاكستان
ارسالي صميمي ارسالي صميمي


«دانيل پرل» گزارشگر «وال استريت ژورنال» طى مقاله‌اى در ۲۴ دسامبر ۲۰۰۱ جريان اين ملاقات را افشا كرد. يك ماه بعد «پرل» توسط اسلام گرايان ربوده و در مخفى گاهى در كراچى در مقابل دوربين گردن زده شد. دست هاى پشت صحنه اين جنايت تا به امروز نامعلوم مانده است. نويسنده فرانسوى برنارد _ هنرى لوى (Bernard-Henry Levy) در آخرين كتابش به نام چه كسى دانيل پرل را به قتل رساند؟ احتمال مى دهد كه اين روزنامه نگار ارتباط پنهانى دانشمندان هسته اى پاكستان و به خصوص «عبدالقديرخان» را با القاعده كشف كرده بوده است. «لوى» در كتاب خود كه حاصل ماه ها تحقيق و بررسى در پاكستان است چهره اصلى و جنبه هاى ناشناخته اين بمب ساز محبوب را روشن مى كند. او در اين كتاب فاش مى كند كه «خان» عضو «لشگر توبه» يعنى عضو همان گروهى است كه «مشرف» پس از واقعه ۱۱ سپتامبر فعاليت هاى آن را ممنوع اعلام كرد. با وجود اين، «عبدالقديرخان» هرگز اهداف ملى- مذهبى فعاليت هايش را كتمان نكرده و بارها در مقابل خبرنگاران از آرزوى خود براى ساختن به اصطلاح «بمب هاى اسلامى» گفته است. با اين حال افكار عمومى دنيا تا به امروز چيز زيادى در مورد جنبه هاى بنياد گرايانه اين بمب ساز نمى داند. مثلاً كسى نمى داند كه «خان» رسماً به عضويت خود در يكى از سازمان هاى تروريستى اعتراف كرده، سازمانى كه به همراه «حركت المجاهدين» كه به دوست و همكار «خان» و واسطه «بن لادن» يعنى «بشير الدين محمود» تعلق دارد از جمله بازوان پرتوان القاعده به حساب مى آيد. «لوى» در مورد «خان» و «محمود» مى نويسد: «اسلام آنها كه در شغل و زندگى شان هم ريشه دوانده، حاوى اين تئورى خطرناك و مخوف است كه مى گويد: همه غربى هايى كه در خيال باطل خود پاكستان را كشورى با انبوه مشكلات مى پندارند بايد بدانند كه زراد خانه اين كشور، آن را از همه خطر ها محفوظ نگه مى دارد. براساس اين تئورى، بمب هاى اتمى ساخت پاكستان تنها به اين كشور تعلق ندارد، بلكه متعلق به دنياى اسلامى و امت اسلامى در سراسر جهان است.
اين طرز فكر و رابطه علنى با القاعده، اميد به اين را كه با كشف برنامه هاى اتمى و هسته اى ليبى و چند كشور ديگر خطر در اختيار گرفتن اين سلاح ها توسط دست هاى ناباب از بين برود را هر لحظه كمرنگ تر مى كند. در درجه اول بايد گفت كه اين بازار سياه به مراتب بزرگ ترين و وسيع تر از آن است كه تا چندى قبل تصور مى شد. در درجه دوم اين امكان وجود دارد كه اين اسلام گرايان دروغين قادر به ساخت به اصطلاح بمب هاى كثيف بوده و مواد اوليه براى ساخت سلاح هاى ميكروبى و هسته اى را در اختيار داشته باشند.براى اثبات اينكه ترس از به اصطلاح بمب هاى اتمى اسلامى آنچنان هم حاصل يك تصور باطل نيست، تنها كافى است به مورد «ممدوح محمود سليم» يكى از ياران «بن لادن» و از موسسان «القاعده» و كسى كه در حملات تروريستى به سفارتخانه هاى آمريكا و تانزانيا دست داشته، اشاره شود، او در سال ۱۹۹۸ و در حالى در شهر مونيخ بازداشت شد كه به همراه واسطه هاى اوكراينى قصد فروش مواد اتمى و اورانيوم غنى شده را داشت. اين عمل مجرمانه وى به هيچ عنوان يك فعاليت شخصى و انفرادى نبود. «يوسف بودانسكى» (Yosef Bodansky) سرپرست كميته ضد تروريست كنگره آمريكا در كتاب خود به نام «هدف آمريكا» كه در سال ۱۹۹۸ انتشار داده، خبر مى دهد كه شخص «بن لادن» مبلغ سى ميليون دلار نقد پرداخت كرده تا يك گروه اهل جمهورى «چك» براى وى مواد اوليه ساخت سلاح اتمى ارسال كند. در ۱۷ژانويه ۲۰۰۴ «مشرف» به اصطلاح دست به ضد حمله زد. او در اولين نطق خود در مقابل پارلمان جديد ملت را به جنگ مقدس بر عليه اسلام گرايان افراطى فرا خواند، يعنى جنگ عليه افراد مسلح القاعده و طالبان كه از طريق خاك پاكستان حمله به افغانستان را عملى مى كنند. سخنان مقتدرانه و محكم ژنرال با فرياد هاى ممتد و طولانى نمايندگان حاضر در سالن مورد تائيد قرار گرفت. چند روز پس از آن «مشرف» دستور جلب ۷ نفر از نزديك ترين همكاران «عبدالقديرخان» را صادر كرد. شخص «خان» هم كه مدتى است در دبى- مهم ترين مكان تجارت اتمى- زندگى مى كند به پاكستان احضار شد. اما آنچه باز هم در بازپرسى ها نامعلوم باقى ماند، نوع و چگونگى ارتباط اين دانشمندان با مقامات دولتى پاكستان است. اما آنچه براى كارشناسان معلوم و مسلم است اينكه نه «عبدالقدير خان» و نه هيچ يك از همكارانش بدون اطلاع و رابطه با حداقل فرماندهى ارتش و مقامات اطلاعاتى پاكستان قادر به صدور اورانيوم غنى شده نيستند. بنا به اظهارات يكى از مقامات امنيتى و اطلاعاتى آلمان در هفته نامه اشپيگل: «مشرف ديگر نمى تواند روى ارتش و سازمان اطلاعاتى خود حساب كند.»اما در صورت سقوط مشرف، غرب چه كارى مى تواند انجام دهد؟ رئيس ستاد ارتش اسرائيل حدود سه سال قبل طى يك مصاحبه اعلام كرد: «مجامع بين المللى كاملاً از محل اختفاى كلاهك هاى اتمى اطلاع دارند و به محض آنكه حتى يك ميلى متر جابه جا شوند مى دانيم كه چه كارى بايد بكنيم.» شايد اين حرف تسلى دهنده «موشه يعالون» اشاره اى بود به حمله به اصطلاح پيشگيرانه نيروى هوايى اسرائيل در سال ۱۹۸۱ كه طى آن تاسيسات اتمى اسيراك عراق توسط اسرائيل كاملاً نابود شد.اما كارشناسان آمريكا اين ادعاى اسرائيل را قبول ندارند. از نظر آنها اطلاع دقيق از محل نگه دارى كلاهك هاى هسته اى و تسليحات اتمى پاكستان غير ممكن است. هم «بيل كلينتون» و هم «جورج دبليو بوش» براى تحقيق در مورد اينكه در صورت لزوم آمريكا مى تواند به وسيله اعزام نيرو هاى مخصوص زراد خانه پاكستان را خنثى كند، چراغ سبز نشان دادند. اما چند ماه قبل يكى از اعضاى بلند پايه پنتاگون در مورد ريسك بالا و دشوارى چنين عملياتى هشدار داد. ديگر كارشناسان هم احتمال موفقيت چنين عملياتى را در حد صفر و غير ممكن مى دانند.
در هر حال وضعيت عجيب و تناقض بارى را شاهد هستيم: از يك طرف سياست هاى باز دارنده و تحريمى و نظامى آمريكا تعداد كشور هايى را كه بالقوه مى توانند سلاح اتمى در اختيار داشته باشند، كاهش مى دهد از طرف ديگر نزديك ترين متحد مسلمان آمريكا، خود دولتى شرور و خطرناك است. در فاصله ميان اسلام آباد و كراچى به اصطلاح جنگلى غير قابل نفوذ قرار دارد كه عراق صدام حسين در مقابل آن يك باغ كوچك و بى خطر به حساب مى آمد.سلطان اين جنگل كسى نيست جز «عبدالقديرخان»، كسى كه قدرتش ظاهراً دست نيافتنى و نامحسوس است، بازداشت اين قهرمان ملى يك ريسك بزرگ سياسى است كه پرزيدنت «مشرف» جرات دست زدن به آن را ندارد.
February 5th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی